کافه تنهایی - صفحه 3 از 98 - کافه تنهایی پاتوقی برای دل نوشته ها ، متن های زیبا ، جملات عاشقانه ، اشعار و مینیمال های زیبا ، مینیمال های عاشقانه ، شعر و دلنوشته

کافه تنهایی

از نام تو پرکنم …

عاشقانه

دستم
به تو که نمی رسد،
فقط حریف واژه ها می شوم !
گاهی،
هوس می کنم،
تمام کاغذهای سفید روی میز را،
از نام تو پرکنم …
تنگاتنگ هم،
بی هیچ فاصله ای !!
از بس،
که خالــی ام از تو …
از بس،
که تو را کـم دارم …
آخر مگرکاغذ هم،
زندگی می شود ؟

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1642

حــتـی یــک بهانه !

تنها لب دریا

لـبــخــنـد بـــزن . . .

عکاس . .

مــــــــدام ایــن جملــه را . . .

تکرار میکند . . .

اصـــــلا بـرایـــش مـــهـــم نـیـــســـــت . . .

کــه در وجـــودت . . .

حــتـی یــک بهانه . . .

بــرای لـبــخــنــــــــــد نـیــســـــت . . .

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 697

خــــوب مــن شـــوی !

عاشقانه

کـسـی چـه مـی دانــد ؟!
شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود …
هــوا خـــوب شـــود …
عــشــق خــوب شــود …
و تـــــو …
خــــوب مــن شـــوی !

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 627

مات شدم از رفتنت …

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود !
این وسط فقط یک دل بود . . .
که دیگر نیست !

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 732

پرپروانه به این علت سوخت …

تنهایی

همه پیش خود چنین پنداشتند
پرپروانه به این علت سوخت
تا فقط یک لحظه شمع نگاهش بکند
شمع پیش خود چنین می پنداشت
پر پروانه اگر سوخت جهنم مارا!
هیچکس فکر نکرد
پر پروانه به این خاطر سوخت
چون که از شمع شنید
که برو پروانه
دور من چرخیدن تا ابد نیست چنین
میشود ذوب وزمین خواهم ریخت
اشک زچشمان پروانه بریخت
پیش خود اندیشید
که اگر او برود من هیچم
خواست تا شمع به اغوش بگیرد
اما
پر پروانه بسوخت….

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 638

پرنده، آسمان بارانی را میفهمد…

یک بار دیگر بگذار بی ادعا اقرار کنم که دلم برایت تنگ می شود.

وقتی دوری از من، به آرزوهای خفته ام می اندیشم،

به فرسنگها فاصله بین من و تو، به آینده و امروز…

باز کن پنجره را… خواهی دید

که پرنده، آسمان بارانی را میفهمد…

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 564

زندگی با همه تلخی ها شیریــن است …

قلمت را بردار

بنویس از همه خوبیها، زندگی ، عشق ، امید

و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست

گل مریم ، گل رز

بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال

از تمنا بنویس

از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود

از غروبی بنویس که چو یاقوت و شقایق سرخ است

بنویس از لبخند

از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر سوی جهان می نگرد

قلمت را بردار،روی کاغذ بنویس :

زندگـی با همه تلخی ها شیریــن است …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 672

چشمی از عشق ببخشایم …

زیبا
هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 524

از تو خبر نمی آورند ؟!!

این روزها سهم من از قاصدک ها

تنها فقط دیدن و رقصیدنشان درباد است

چرا دیگر برایم از تو خبر نمی آورند ؟!!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 495

گاهی با شعر و گاهی با عشق …

برف نگران‌ام نمی‌کند
حصار یخ رنج‌ام نمی‌دهد
زیرا پایداری می‌کنم
گاهی با شعر و
گاهی با عشق..
که برای گرم شدن
وسیله‌ی دیگری نیست
جز آن‌که دوستت بدارم

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 739





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید